وظیفهء ما: گفتن واقعیت به اهل قدرت*!
دور-ویروسیاب، طرح جامع انرژی کشور، و جرم صداقت علمی — در علم کشور چه خبر است؟
رضا منصوری. جمعه ۲۹ فروردین ۱۳۹۹
این روزها یادداشتهای سال ۱۳۹۳ خودم را میخواندم از طرح رصدخانهء ملی ایران. اعتبارات ما در سال به ۲ میلیارد تومان نمیرسید؛ به مدیران عالی کشور میگفتم حتی اگر سالی ۷ میلیارد تومان هم به ما بدهند ۱۰ سال طول خواهد کشید تا طرح تمام شود و نورگیری تلسکوپ انجام شود. همان موقع در مصاحبهها گفته شد سال دیگر نورگیری خواهیم کرد! چرا؟ تحلیل جامعهشناسان ما چیست؟ دانشمندان علوم انسانیِ اسلامی این رفتار سیاسی را چگونه تحلیل میکنند؟ در مقابل باید تقیّه کرد؟ مصالح اجتماعی در کار است؟ در جامعه باید اخبار خوش پراکند؟ دروغ مصلحتی؟ وای برما از این رفتار! آموزش عالی ساکت است. علم هم که نداریم.
در یادداشت قبلی هم نوشتم چگونه صداقت علمی در کشور منجر به دو حکم قضایی وحشتناک شده است: یک مورد ۸۰ ضربه شلاق، و یک مورد ۹ ماه زندان؛ به جرم صداقت؟ باز هم تقیّه؟ وقاحت تا این حد؟ دانشگاه باز هم ساکت است؟ دانشگاه از این وقاحت دفاع میکند که آبرویش نرود؟
یادم هم نمیرود، چندین دههء پیش، هنگامی را که معاون رییسجمهورِ وقت لقب «دانشمند سال» جهان را با چند صد دلار خرید و شبکهء یک سیما در اخبار ساعت ۲۱ خود با آب و تاب آن را گزارش داد. هنگامی هم که در رسانهها توضیح دادم این عنوان چگونه خریداری میشود، همان خریدارِ مقامْ در هیئت دولت به شکایت از من برخاست که فلانی کفار را به دور خود جمع کرده است. آن وقت بودند کسانی در دولت که خندیدند و باعث شدند به من آسیبی نرسد. عریانیِ وقاحت را همهء دانشگاهیان دیدند. باز هم تقیّه کردند. جامعهشناسان ما کجا هستند که این وقاحت مدنی را تحلیل کنند؟ مدافعان علوم اسلامی هم که لابد کیف میکردند از این مقامهای بینالمللی برای ایرانیان در جمهوری اسلامیِ ناسوتی. حماقت تا کجا؟ خدایا شهیدان انقلاب از دست ما چه میکشند؟ چه نازنینانی را برای توسعهء کشور، و برای آزادی از جهل و حماقت و وقاحت و پلیدی، از دست دادیم.
دیشب اما اوج همهء اینها بود. تقیّه لازم شدم؟ اخبار ساعت ۲۱ شبکهء یک سیما سران بزرگترین قدرت نظامی خاورمیانه، ابر قدرت منطقه، و مدافعان راستین کشورمان را نشان داد. دیگر میترسم حرفی بزنم. حرمت نیروهای نظامی ما کجا رفته؟ بسیج علمی دانشگاه شریف کجاست که به دادِ علم برسد؟ میترسم! این همه بیتدبیری در عالیترین سطح قدرت؟ دلمان را پس بهچه خوش کنیم؟ حاج قاسم کجایی که در آن دنیا تنت میلرزد: ویروس دو قطبی؟ از فاصلهء صد متری؟ در ۵ ثانیه؟ چه حکمتی در این ۵ ثانیه است؟ خارقالعاده است؟ بله تقیّه میکنم، تقیهای خارقالعاده! میترسم. نگران ایرانم!
قبل از عید به بسیج دانشگاه خودمان در یک مصاحبه گفتم بسیج یعنی این که مدافع مردم باشد نه مدافع قدرت و مقابل مردم. حالا بسیج دانشگاهی کجا است تا از منِ مردم در مقابل شیادی و حماقت علمی و وهن انقلاب و علم ایران، و آبروریزی در جهان، حمایت کند؟ اگر بسیج دانشگاه شریف، به دانشگاههای دیگر کاری ندارم، در مقابل این وهن علم و دانشگاه و انقلاب و اسلام سکوت کند، آن هم در این دورهء کرونایی که مردم حمایت همه جانبه میخواهند، باید خجالت کشید از این عنوان شریف!
بله! آموزش عالی میترسد. دانشگاهی میترسد. دانشگاهی مانند اهل علمِ حوزوی تقیّه میکند. دانشگر هم که نداریم تا مانند دانشگران جهانی اجازه ندهد کسی شیادی علمی بکند. و چه راحت شیادان در دنیا و ایران کلاه بر سر قدرتمداران ما گذاشتهاند. بسیار! کلاه تتلو بر سر روحانیت یک جور و کلاه شیادان علم و فناوری بر سر اهل قدرت جور دیگر. من که خوب یادم هست در تمام دوران انقلاب چه کسانی چه کلاهها بر سر اهل مذهب و اهل قدرت گذاشتهاند! وظیفهء اصلی ما به عنوان دانشگر یادمان نرود که گفتن واقعیت است به اهل قدرت! میماند مدعیان بسیج علمی. کجایند؟
اما خیالتان را راحت بکنم. کرونا بسیار جنبههای مثبت برای تحولات اجتماعی ایران داشت. این فقط نوعدوستی مردم ما نبود که دوباره مانند دورهء جنگ ظاهر شد. این مصادرهء احمقانهء همین حس نوعدوستی توسط قدرتمداران هم لازم بود ظاهر شود. نترسید! تحولات عمیق و بنیادی در ایران در حال رخ دادن است. احتیاج هم نیست تقیّه کنیم. بخندیم. همه میخندند، و جهان به ما میخندد. آن کس که نفهمیده همان مدعی است! دورهء پساکرونا موتور آموزش عالیِ راکد ما را در جهت علم واقعی بهحرکت در خواهد آورد. بسیج اساتید هم اگر بسیج باشد در این جهت گام بر میدارد و گرنه آب راکد است. اما من میترسم.
اما در همین قیل و قال کرونا و دور-کرونایابِ نظامی، دولت طرح جامع انرژی کشور را تصویب کرد. من شک ندارم هیچ کس در دولت آن را به قصدِ نقد نخوانده است، مگر کارشناسان یا قدرتهایی که آنها هم به این منظور که ببینند کجا چقدر دلار برای آنها تَهَش میماند؛ که از الان به فکر «وثوقانهء» خودشان باشند. حتی ده در صد از ۵۰۰ میلیارد دلاری که قرار است هزینه شود لقمهء چربی است، چه رسد به کل مبلغ. دریغ از کمی دوراندیشی. دریغ از مسئولیت برای نسلهای آینده. متن نوشتهء همکار متخصصمان را در دانشگاه شریف پیوست میکنم بخوانید!
نکند این قیل و قال این روزهای انواع و اقسام کشفیات ضد کرونایی برای رد گم کردن باشد تا به راحتی بشود غنیمتی را بهموقع تقسیم کرد؟ غنیمتی که پشت عنوان فخیم طرح جامع انرژی مخفی است! ما را سرِ کار گذاشتهاند؟
خداوندا نسل بعد را از این بیتدبیریها و وقاحتها برحذر بدار؛
وای برما!
شرمندهء نسل بعدم. شرمنده!
امروز طرح جامع انرژی کشور در هیات دولت تصویب شد[۱]
یدالله سبوحی
دانشکده انرژی- دانشگاه صنعتی شریف
۲۴/۱/۱۳۹۹
جای بسیار تاسف دارد که بالاترین مراجع تصمیمگیری کشور گزارش طرح انرژی ضعیف و بدون مبنای علمی را تصویب میکند.
گزارش طرح انرژی را وزیر نفت در اسفند ۹۷ به سازمان برنامه و بودجه ارسال کرد و نوشت سناریوی بهینهسازی گزارش مورد تائید وزارت نفت است. در سناریوی بهینهسازی سرمایهگذاری لازم برای بخش انرژی بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار و برای بهینهسازی ۱.۳ تریلیون دلار در ۲۰ سال آینده برآورد شدهاست.
حال اگر یک فرض خیالی و خیلی خوشبینانه داشته باشیم که درآمد صادرات نفت ایران ۵۰ دلار برای یک بشکه باشد و صادرات نفت ۲/۲ میلیون بشکه در روز در ۲۰ سال آینده فرض گردد، کل درآمد صادرات نفت در ۲۰ سال برابر ۸۰۰ میلیارد خواهد بود که تنها سرمایهگذاری جدید در بخش انرژی ۶۵٪ این مبلغ درآمد را لازم دارد و بر اساس اطلاعات گزارش دیگر منابعی برای بهینهسازی باقی نخواهد ماند.
اگر واقعبینانه به موضوع نگاه کنیم قیمت نفت ایران کمتر از ۳۰ دلار برای یک بشکه نفت خواهد بود و بسیار بعید است صادرات نفت ایران به سهولت به ۲ میلیون بشکه نفت در روز برسد. در این حالت کل درآمد صادراتی نفت در ۲۰ سال آینده کمتر از ۴۲۰ میلیارد دلار خواهد بود که حتی برای تامین سرمایه لازم برای بخش عرضه انرژی در سناریوی بهینهسازی (یعنی مصرف کمتر انرژی) نیز کفایت نمیکند.
حتی تهیهکنندکان گزارش توان یا علاقه این را نداشتهاند که امکانپذیری این سناریو را بررسی کنند و راهکار مناسب را شناسائی نمایند. بنابراین اجرای این تصمیم غیرممکن خواهد بود و تنها یک شعار تبلیغاتی!
در این گزارش توضیح داده نمیشود که این سناریو چگونه اجرا خواهد شد! سناریوئی که سازوکار اجرائی آن مشخص نباشد یک گزارش حرفهای و راهگشا نخواهد بود.
در این گزارش به سرمایهء لازم برای بخش نفت تاکید میشود. به نظر میآید وزارت نفت با این مصوبه در صدد آن است نیاز به سرمایهگذاری را مورد تاکید قرار دهد و بر اساس این مصوبه در نظر دارد بعد در جذب منابع از سازمان برنامه و دولت برای طرحهای داخلی خود اقدام نماید. به نظر وزارت نفت اگر بهینهسازی هم صورت نگیرد اشکالی ندارد. این همان رفتاری است که وزارت نفت در مورد مادهء ۱۲ قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر مصوب سال ۱۳۹۴ انجام داد.
این گزارش در مورد دورنمای انرژی در ۲۰ سال آینده توجهی به چشمانداز تحولات انرژی جهان در ۳ دههء آینده ندارد! در طرح جامع وزارت نفت معلوم نیست انرژی ایران در بازارهای منطقهای و جهان چه جایگاهی خواهد داشت. چرا ۶ برنامه توسعهء کشور هرگز مطابق برنامه به انجام نرسید؟ چرا کاهش شدت انرژی در سال ۹۹ به ٪۵۰ سال ۹۰ صورت نپذیرفت؟ (مصوب قانون اصلاح الگوی مصرف در سال ۱۳۸۹). چرا قانون اصلاح الگوی مصرف و هدفمندسازی یارانهها تا کنون بعد از گذشت ۱۰ سال از تصویب آنها اجرا نشده است؟ حالا که قیمت بنزین در داخل بیشتر از قیمت صادراتی شده است دولت دیگر چه ابزار و توجیهی برای اصلاح بازار انرژی دارد؟
همه اینها حاکی از آن است که متاسفانه تصمیمگیری کمتر بر شالودهء کار کارشناسی جدی و علمی استوار است و عزم جدی برای ایجاد تحول در ساختار بخش انرژی کشور وجود ندارد. بدون تغییر ساختار در بازار انرژی هرگونه تغییر در قیمتها و تصمیمها تحولی در بخش انرژی ایجاد نخواهد کرد.
آیا میتوان بدون ایجاد محیط رقابتی و توانمندسازی بخش خصوصی واقعی (نه شرکتهای دولت ساخته با هدف استفاده از قانون تجارت برای حذف هر گونه نظارت) انتظار داشت که تحولی در بخش انرژی روی دهد؟ آیا میتوان بیان ایدهآلهای عامهپسند در گزارشی در مورد جزئی از اقتصاد را راهحل دانست؟ آیا میتوان بخش انرژی را بر اساس طرح جامع صوری و خارج از تعادل عمومی اقتصاد سامان داد؟ آیا میتوان تغییر در یک بخش را بدون توجه به تعادل عمومی اقتصاد و بردار تعادلی قیمتها ایجاد کرد؟ آیا اقتصاد ایران میتواند در ۲۰ سال آینده ۵۲۰ میلیارد دلار به بخش عرضه انرژی و حدود ۱.۲ تریلیون دلار فقط به صرفهجوئی انرژی اختصاص دهد؟
چرا وزارت نفت در هنگام ارسال گزارش به هیات دولت به این تناقضها نمیپردازد؟ مگر نه اینکه وزارت نفت و سازمان برنامه و بودجه باید تقش حاکمیتی داشته باشند!
چرا کارشناسان این کشور همواره میخواهند توجیهگر تصمیمگیرانی باشند که دستاورد ۳۰ سال تصمیمگیری آنها وضعیت کنونی کشور است؟ چرا در کارها و بررسیها امکانپذیری و تدوین راهکارهای واقعی برای ایجاد تغییر ساختاری منظور نمیشود؟
استفاده از اعداد مجازی یا غیرواقعی و ارائه نتایج امکانناپذیر در یک تز کارشناسی شاید مجاز باشد چون آموزش روششناسی آنجا هدف است. ولی آیا این کار میتواند در یک گزارش فنی برای تصمیمسازی مجاز باشد؟ سیستم آموزش عالی ما در شکلگیری این وضعیت کارشناسی چقدر نقش داشته است؟ سیستم آموزش عالی و دانشگاه ما چقدر در ایجاد زیرساختهای واقعی مطالعاتی و تحقیقاتی نقش داشته است؟ حذف مراکز تحقیقاتی و توسعهء شرکتها در دانشگاه و حذف نهادهای تحقیقاتی دانشگاه یا جایگزینی مراکز پژوهشی با شرکتها تحت عنوان مراکز فناوری چه اندازه در تضعیف علم و توان کارشناسی و فنی جامعه نقش دارد؟ مسئولیت دانشگاه ما در این مورد چقدر است؟ اجاره دادن ساختمان یک نهاد پژوهشی به شرکتهای خصوصی و از کار انداختن یک نهاد پژوهش انرژی چه تاثیری بر آیندهء دانشگاه خواهد داشت؟ تخریب تجهیزات آزمایشگاهی یک پژوهشکده که دهها میلیارد تومان ارزش آنها است و بلااستفاده کردن آنها بر آینده دانشگاه چگونه تاثیر خواهد گذاشت؟
آیا نباید کارشناس و متخصص مسئولیت اجتماعی خود در رابطه با بیان واقعیت و ارائه راهکارهایی که به تحول ساختاری برای توسعهء پایدار منجر شود اقدام نماید؟ آیا نیروی متخصص و حرفهای جامعه باید از این مسائل و از این تصمیمها بیتفاوت عبور کند؟
فقط اگر به یک نکته مشخص توجه کنیم اختلاف دانشگاهها، سیستم آموزش عالی و تصمیمگیری کشور ما با دنیا خیلی روشن میشود. در اتحادیه اروپا دولتها هزینهء کلانی را در رابطه با کرونا متحمل شدهاند. ولی توجه کنید که این دولتها چگونه از کاهش قیمت نفت بهرهبرداری میکنند. درآمد مالیاتی آنها از نفت و فرآوردههای نفتی بهطور وسیع افزایش یافته و بخشی از هزینههای دولتها در مورد کرونا را میخواهند از این منبع بازیافت کنند و همزمان اجازه نمیدهند راهبردهای آنها در بخش انرژی به مخاطره بیفتد و سیاستهای راهبردی قبلی را با قدرت بیشتری پیش میبرند.
واقعیت آن است که در کشوری مثل آلمان هرگز مراکز تحقیقاتی و پژوهشی را به شرکت تبدیل یا از دانشگاه حذف نکردند. آنها شرکتها را در پارکهای علم و فناوری و از طریق بنیادها و صنایع مورد حمایت قرار دادند.
در دانشگاه فنی برلین در انستیتو انرژی ۱۰ نفر پروفسور و دکتری، تعداد زیادی پسادکتری و حدود ۱۵۰ نفر دانشجوی دکتری در زمینه سیستمهای انرژی کار میکنند و همهء اینها نهادهای پژوهشی هستند نه به اصطلاح مراکز فناوری و شرکتها! همین تعداد محقق در پوتسدام، در دانشگاه فنی برلین، دانشگاه مونیخ، در انستیتو ووپرتال، در دانشگاه درسدن، در انستیتو اقتصاد آلمان، در دانشگاه لایپزیک، در دانشگاه اشتوتگارت، دانشگاه فرایبورگ، در انستیتو ماکس پلانگ و غیره فعالیت میکنند. هیچکدام از آنها شرکت یا مرکز فناوری نیستند، هیچکدام از آنها تابعی از نظرات و سیاستهای پولدهنده نیستند بلکه آنها مراکز تحقیقاتی و پژوهشی سازمانیافته و نهادهای علمی هستند.
به این ترتیب است که گذر از بحرانها در جوامع مختلف متفاوت میشود.
* ر.ک. مصاحبهام به عنوانی مشابه چاپشده در مجلهء نگاه نو، شمارهء ۹۶، زمستان ۱۳۹۱.
[۱] این متن به ایمیل استادان دانشگاه شریف ارسال شده است.
با سلام و وقت بخیر
از جامعه علمی کشور، تمامی دانشگاهها، مراکز علمی، انتظار میرود که در طی بیانیه ای رسمی، با ذکر تمامی اساتید و دانشمندان، اعلام موضِع کنند، در برابر این دستگاه محیرالعقول خیالی… چرا که در ارتباط با سلامت و جان افراد جامعه ایران می باشد، و اگر دستگاه مورد اشاره واقعیت علمی ندارد، نسبت به محکوم کردن آن، در طی نامه ای به تمامی مراجع تصمیم گیری کشور، اثدام نمایند.
از مقام رهبری که دیدار سالیانه با دانشمندان و دانشجویان دارند، رییس جمهور، قوه قضاییه، معاونت علمی و پژوهشی کشور، وزیر بهداشت، وزیر علوم،….
با تشکر
با سلام بنده در حد خودم سرچ کردم و متوجه شدم که مقالات معتبری وجود دارند که آشکارسازی ویروس رو با همین روش باور پذیر می نماید… لطف کنید به این آدرس مراجعه کنید:
https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC4213776/pdf/srep06831.pdf
درود پر مهر
جناب تقیزاده، اون مقاله که پیوست کردید کاملآ متفاوت از ادعای مطرحی شده برای دستگاه ویروس یاب است، و هیچ شباهتی در روش ندارند.
وانگهی، اگه کمی فقط دقت کنید، در روش ادعا شده در مقاله، نمونه باید آماده شود در دستگاه گذاشته شود و بر اساس برخی ویژگیهای الکتریکی ذرات اندازه گیری انجام شده و دو ویروس مقایسه شده، و معلوم نیست در عمل با تعداد بسیار ویروس و ذرات نانو در محیط جواب بده.
با نمونه معلوم کار کردند، نه مجهول که مسئله است. برا برخی موارد برا شمارش برخی ویروسها با فرض تهیه نمونه تخصصی که خودش زمانبر است شاید کاربرد داشته باشد.
مختار خواجوی
صرفنظر از بحثهای علمی و فنی نکته دیگری هم توجه من را به خود جلب کرد که از نظامیان کشور بدنهایی آماده رزم در خاطر دارم نه هیکلهای پرچربی و شکمهای برآمده.
دکتر عزیز نظرت را در مورد خبر زیر هم در یک پست جداگانه بیان کنید.
از دید غیرتخصصی من این دستگاه بسیار نزدیک به دستگاهی است که سپاه هفته پیش رونمایی کرد. الان باید دید جامعه علمی ایالات متحده چگونه با این موضوع برخورد میکنند.
در انجمن شیمی آمریکا حس گر زیستی بر پایه فناوری ترانزیستور اثر میدانی ساخته اند که می تواند ویروس SARA-CoV-۲ را در مدت کمتر از یک دقیقه تشخیص دهد.
به گزارش اسپوتنیک به نقل از پایگاه خبری ساینسدیلی، ترانزیستورهای اثر میدانی دستهای از ترانزیستورها هستند که کنترل جریان در آنها توسط یک میدان الکتریکی انجام می شود و تنها یک نوع حامل بار مانند الکترون آزاد در ایجاد جریان الکتریکی دخالت دارد. این ترانزیستورها در واقع یک ابزار حساس به ولتاژ هستند و محققان با استفاده از این ویژگی می توانند از روی نمونه مخاط بینی افراد وجود ویروس را تشخیص دهند.
این حسگر زیستی متشکل از یک صفحه گرافینی با رسانایی الکتریکی بالا است که محققان آنتیبادیهایی را برای مقابله با شاخکهای تاجدار ویروس جدید کرونا، روی آن قرار می دهند.
در آزمایشات اولیه پس از قرار دادن پروتئینهای تاجدار خالص ویروس روی این حسگر، برقرای پیوند بین پروتئین و آنتیبادیها موجب تغییر جریان الکتریکی در حسگر ایجاد شد. در مرحله بعد همین آزمایش با استفاده از نمونه مخاط بینی افراد سالم و افراد مبتلا به کووید-۱۹ تکرار گردید و این حسگر توانست افراد بیمار و سالم را به درستی تشخیص دهد.
در حال حاضر دقت این حسگر زیستی بین ۲ تا چهار برابر کمتر از روشهای فعلی مورد استفاده برای تشخیص ویروس کرونا است، اما محققان معتقدند با استفاده از مواد مختلف میتوان دقت و کارآیی آن را افزایش داد.
بسمه تعالی
با سلام خدمت جناب آقای دکتر منصوری عزیز
استاد عزیز ، خدمت شما عرض کنم اینجانب از شاگردان غیر رسمی جناب آقای دکتر پور منصوری هستم و در سال های ۷۸ تا ۸۲ در ضمینه فیزیک جدید گرایش ذرات بنیادی (گرایش اسپین الکترون و رد نظریه الکترون آزاد) زیر نظر آقای پور منصوری فعالیت تحقیقاتی داشته ام ،
همچنین بنده در سال های ۸۳ تا ۸۶ در ضمینه تولید فلزیاب های صنعتی و معدن یاب های در دانشگاه شهید چمران تحقیقات و تولیدات داشته ام ،
و در سال های مذکور با دستگاه هایی به نام lrl (Longrange_locator) آشنا شدم که مبنا علمی دقیقی برای آنها نیافتم ، اما در دنیا کشور های متعددی مانند آلمان ، اسرائیل و آلمان و… از آنها تولید میکردند و در ضمینه کشف دفینه های باستانی متعدد از آنها استفاده می شد ،
بعد ها در ادامه مشاهدات کاربردی که در این زمینه داشتم ، متوجه شدم از این سیستم به صورت مرسوم در آشکارسازی مواد منفجره و مواد مخدر بصورت میدانی استفاده میگردد ؛
و در ادامه سعی کردم تکنیک های ساخت و تولید این دستگاه ها و خطاهای چنین تکنولوژی را بیابم که تا حدودی موفق شدم
اما در انتها نتوانستم توجیه علمی صحیحی برای عملکرد چنین تکنولوژی بیابم ، و با کمال ناباوری و تعجب اینجانب تجهیز کار میکرد و مورد استفاده وافری قرار میگرفت و با تغییراتی کوچکی بر روی سیستم قابلیت جستجوی اشیا و مواد دیگر را هم داشت ،
در انتها با توجه به ابراز حضرتعالی در خصوص رونمایی سپاه پاسدارن ، قصد داشتم تا به عنوان فرد کوچکی از جامعه علمی مشاهدات خودم را نسبت به فرمایش شما اعلام نمایم و بگویم که این سیستم دارای تکنولوژی نوینی نمی باشد و سال هاست علیرغم شفافیت علمی و تکنولوژیک در زمینه های مختلف مورد استفاده دارد و صرفا سپاه پاسدران ایده استفاده از این تکنولوژی در زمینه شناسایی منطقه ای کرونا ویروس را مطرح نموده ، همچنین که سال هاست جهت کشف مواد مختلف از این دستگاه نیروهای نظامی داخلی و خارجی استفاده مینمایند.
والسلام
علی عظیمی فرد
https://www.google.com/search?q=long+range+locator&client=firefox-b-d&source=lnms&tbm=isch&sa=X&ved=2ahUKEwiggu311vnoAhU0onEKHcluBiwQ_AUoAXoECAwQAw&biw=1280&bih=625
https://www.google.com/aclk?sa=l&ai=DChcSEwjexL6y2_noAhWPRNMKHZVUCL4YABAFGgJ3Yg&sig=AOD64_34AOBhUSLmmW_5tBYJt7bPviA0jA&adurl&ctype=5&ved=2ahUKEwjurLSy2_noAhWXw4UKHVCeAUEQvhd6BAgBEEE
https://deltapulse.eu/?p=1194
https://deltapulse.eu/?p=169
با سلام واحترام
تا زمانیکه علم اندازه شناسی در کشور حتی یک مرجع ملی استاندارد را با تعهد پیمان متر مستقر ومستند نکرده است نمیتوان در استانداردسازی حرفی برای گفتن داشت.
سخت ترین کار دنیا اثبات عدم است .
از یه نفر مدعی علم انتظار نمیرود که برای ادعای خود دست به دامان توهین و تمسخر و … بشود .
اگر دلیل و توضیح علمی بر رد مسئله دارند بگویند و گرنه آخرین چیزی که می توان گفت این است که من نمیدانم و چنین چیزی تا به حال ندیده ام .
عقده گشایی نشان از مغرض بودن گوینده است .
البته منکر دزدی ، جهالت ، حماقت و … در سیتم های دولتی نیستم .
ولی معلوم بود دل پری دارن که به این بهانه سر ریز کرده و همه رو با هم ریخته بیرون .
راستی میشه در مورد پرتاب ماهواره که دیگه همه دنیا تاییدش کردن یه کور سوی امیدی برای نسل آیندمون کنار بگذارن .
عقل و استنتاج اینجا به کار میآید. کشوری که از پوشک و نوار بهداشتی تا هرچیزی از جمله موشک را وارد میکند نمی تواند در یک رشته سر دسته عالم باشد.
کشوری که حتی موتور سیکلت تولید نمیکند نمی تواند خودروساز یا هواپیماساز یا… خوبی باشد.
کشوری فقیر که مردمش هر سال فقیرتر از سال قبل هستند نشان از بی درایتی حاکمانش است که میلیاردها دلار پول را خرچ میکنند تا با موشکهای عاریه ای ماهواره بی استفاده ای را ولو به سلامت به مدار بفرستد.
شما در طول تایخ ملت یا تمدنی را نخواهید یافت که مثلا وسیله جنگش شمشیر و نیزه و سپر باشد اما وسیله حمل و نقلش یک خودروی درونسوز بنزینی!!!
ایران ما با این روند اگر ادامه دهد در بهترین حالت کره شمالی خواهد شد.
این خط و این نشان.
اگر سخت ترین کار اثبات عدم است پس اثبات وجود نباید به اندازه ی آن سخت باشد.
و مسئله دقیقا همین جاست که کسی نمیتونه کارکرد این دستگاه را اثبات کند.
مثل این است که بگویی دستگاهی ساخته ام که مثلا قد آدم را بلند میکند. بعد بگویند نحوه ی کارش را نشان بده و تو نشان ندهی. آنوقت به کسانی که حالا به کارت نقد میکنند بگویی “اگر دلیل و توضیح علمی بر رد مسئله دارند بگویند و گرنه آخرین چیزی که می توان گفت این است که من نمیدانم و چنین چیزی تا به حال ندیده ام “
چه جمله جالبه
کسی که ادعایی میکنه باید قشنگ ادعاشا ثابت کنه
اگه سلامی ادعایی کرده اثبات کنه ادعا را
نکه ملتو احمق فرض کنه قابلمه نشون بده و بره
البته با کمی سرچ تو اینترنت در با کلیدواژه ی قابلمه ی کرونا یاب یا چیزهایی شبیه این ،براتون مدارکی اورده میشه که این دستگاه قبلا به عنوان بمب یاب به عراق و مصر فروخته میشده
همین شخص هم قبلا این دستگاه رو بعنوان کاشف ذخایر زیرزمینی چند سال پیش رو نمایی کرده بود
آقای وحید شیرانی سلام
خیلی جامع به مقاله اقای دکتر منصوری نگاه کرده اید،حق باشماست:
۱-فاقد استدلای علمی
۲-چاشنی توهین
۳-وبنظربنده اقای دکترنه فقط باین دستگاه که گویا دل خوری های عمده تری دارند
من از کارشناسان شرکت نفت هستم. متاسفانه جو غالب در مجموعه اداری دولت و نفت، جو بله قربانگوییست.
اگر بگویید چرا، رئیس شما خواهد گفت چون رئیس بزرگ گفته.
اگر بر رای یا نظر خود تاکید کنید در بهترین حالت بایکوت میشوید و در حالتهای بدتر باید دنبال سمتی پایین تر در اداره ای دیگر باشید.
و تجربه کار من با مدیران زن این است که آنها متاسفانه خاصیت بله قربان گویی بیشتری دارند.
خلاصه اینکه از کارشناسان گله نکنید. اکثر ما میخواهیم کارشناس واقعی باشیم اما اجازه نداریم و نمیتوانیم.
سلام ،
عظیمی فرد هستم
چرا نظر بنده رو حذف کردید ،
نکنه شما هم دکتر ، نقد و شنیدن جواب رو ندارید
الان آمدم ببینم پاسخی نسبت به نظر بنده داده شده یا نه ، میبینم حذف شده است
علت همه بدبختی های علمی ،اجتماعی ،اقتصادی ، سیاسی و…. ما این است می توانیم بفهمیم که نمیدانیم وندانستن را مطلقا عیب میدانیم . رهمین مورد ( کرونا یاب) حاضرنیستیم قبول کنیم که نظر دکتر منصوری ، یکنظر علمی است ودرعین حال درعلم ( اصل عدم قطعیت) حاکم است . کاش فرصت میکردیم تاریخ علوم پیر روسو که بزرگانی چون صفاری وقربانی ترجمه کردده اند بخوانیم
دکتر نمیشود برای ساخت رصد خانه ملی از مردم کمک گرفت و زیر منت دولت نرفت!
بله، مشکل ما این است که ما در جامعه ای زندگی می کنیم که بین مدرنیته و اسلام گرفتار است. از مدرنیته عقب مانده و از اسلام واقعی چیزی جز شعار ندارد. لذا توجیه ساخت رصدخانه ملی را برای یک جامعه جهان سوم میکنیم عَلَم. جناب دکتر اینکه نقدی بر این ویروس یاب دارید به نظر درست می رسد ولی تخریب و تضعیف نیروهای نظامی و امنیتی در هیچ جای دنیا امری متداول در محیط های علمی و توسط مسئولان و نخبگان علمی نیست این را شما که در خارج از کشور تحصیل داشته اید بهتر از بنده می دانید. قرار گرفتن جناب عالی در جو احساسی دانشجویان در این پست مشهود است! کاری به چیز دیگر ندارم!
کاملا درسته۰
سلام
بنده شیمی فیزیک میخونم
و هر کسی که اصلا ی خوردهبا علم اسپکتروسکوپی و شناسای مواد و انالیز اونا سروکار داشته باشه میفهمه این حرف چرنده
و کرونایاب سپاه واقعا دراز فیلم تخیلی هم رد کرده
تعجب کردم از بعضی افراد که مقاله زمینه کردن
دیگه تاسف داره
در مورد مقالات یک نکته بگم
اینکه پایه ی نظری بچینن که فلان مولکول دقطبی هست و میشه از اون شاخص برای تشخیصش استفاده کرد یا هر چی ،یک بحثه اینکه دستگاه برای اون ساخته بشه و در محیط واقعی بشه یا نشه یک بحث دیگه
چون یک مولکول مجزا که نیس ،حلال و کلی مولکول های دیگه هست که برهمکنش داره
مسخره بودن این قابلمه اینه که طرفی که یک ذره با دستگاه های شناسایی سرو کار داره میدونه یک دستگاه های بزرگی هستن همراه با سل که نمونه بعد از کلی خالص سازی در اوئن قرار میگیره در یک شرایط خاص ازمایش میشه
حالا از فاصله ی دور چطور این با یک قابلمه میخوان اندازه گیری کنن؟؟؟؟؟
تصورشم نمیشه کرد
سپاه اگه مدرکی داره بنیان علمی داره چرا منتشر نکرده؟؟؟؟؟
من شخصا میدونم که خیلی هااا به این طرح مسخره خندیدن از اساتید دانشگاه
ولی حاضر نشدن بصورت کتبی چیزی علیه اون منتشر کنن مبادا دردسر بشه،مبادا از نون خوردن بیوفتن و البته قابل درکه
ولی واقعا از اقای دکتر ممنونم که برای این مملکت حاضر شدن این خطر ها رو بجون بخرن و رسما اعتراض کردن
بنظرم در تاریخ برای جامعه ی علمی این زمان واقعا بد و زشت میشد وقتی بعد یک قرن کسی میخواند که در اون دوره همچین ادعایی شده و جامعه ی علمی اون مملکت هم ساکت نشستن
یک عده ای یک حماقتی بکنند و حالا نوبت توست که بپری وسط از این نمد برای خودت کلاهی بدوزی ولی بدان مردک شومن که تو گاوی بیش نیستی.
با سلام خدمت همه دوستان
صحبتهای دکتر منصوری ترکیب چند بخش هست. متاسفانه بخش مربوط به مبحث انرژی با بحث ویروس یاب قاطی شده است. بخش اول درست است و انشاءالله با آگاهی به مسولان در این دولت جدید اقدام صورت گیرد. اما بخش ویروس یاب شدنی هست امروزه تکنیکهای پردازش یادگیری عمیق قابلیت زیادی به سیستمهای تشخیص راداری داده اند. بر اساس پراکندگی و میزان تغییرات ضریب دی الکتریک و ضریب هدایت. انجام این پروژهها در کشور رایج شده است. دیدن اجسام پشت دیوار. تولید موادی با ضریب دی الکتریک و ضریب مغناطیسی منفی شاید به ذهن خطور نمی کرد. چیزی که عزیزان اشاره نکردند قابلیت های استثنایی هوش مصنوعی در سالهای اخیر هست که تحولی شگرف در علوم مختلف ایجاد کرده است. فرامواد و…. استفاده از انرژی الکترومغناطیسی برای درمان بیماری های مختلف که در کشور ما هم وجود دارد rtms و… بله ندیدن دلیل بر نبودن نیست