شبهعلم و شبهمذهب
علم را اینجا به معنی دانش، یعنی مجموع دانستههای علمی روز جهان، میگیرم؛ و منظورم از شبهعلم مطلبی است که به ظاهر دانشی است علمی که از واژههای علمی استفاده میکند اما نه دانش است و نه علم. به همین قیاس، منظور از شبهمذهب مطلبهایی است که از واژگان و مفهومهای مذهبی استفاده میکند اما نه پایه مذهبی دارد و نه علمای حوزه از آن دفاع میکنند.
۱. مصداقهای شبه علم
بارزترین مثال در مورد شبه علم هم اکنون به نام «قضیه سوکال»[۱] معروف است. سوکال فیزیکدانی بود که نوشتهای تهیه کرد که در آن واژگانی از فیزیک مدرن شامل مکانیک کوانتوم و نسبیت را کترهایوار در متنی بیمعنی به کاربرد و وانمود کرد که نکتههای بسیار پراهمیت علمی –فیزیکی را با موضوعهای جامعهشناسی پسامدرن مرتبط ساخته است. وی این نوشته را به عنوان مقالهای علمی به یک مجله جامعهشناسی فرستاد که داوران آن را بسیار پر اهمیت تلقی و چاپ کردند. پس از چاپ مقاله، سوکال به ویراستار مجله نامهای نوشت با این توضیح که وی آنها را دست انداخته است و خواسته نشان بدهد متون مرتبط با جامعهشناسی پسامدرن تا چه حد بیمعنیاند.
در ایران در دهههای اخیر گروهها و افراد پرشماری با همین مضمونها در جامعه ظهور کردهاند و مدعی قرائتهای عرفانی مبتنی بر فیزیک مدرن شدهاند. عرفان کوانتومی از این جمله است.
۲. چگونگی مواجهه دانشگران با شبهعلم
دانشگر و دانشگری در حضور اجتماع علمی معنی میدهد[۲]. دانشگران در اجتماع علمی به چند طریق با جامعه ارتباط برقرار میکنند. اول از طریق انجمنهای علمی که نهاد نماینده اعضای اجتماع علمی است. دیگر رسانههای علمی هستند که با این انجمنها و با دانشگران مرتبطاند و در جهت درک و انتشار دانش منتج از فرایند علم در اجتماع علمی آموزش دیدهاند. این رسانهها معمولا سدی در مقابل شبهعلماند؛ البته در موردهایی دیده شده که به علت نبود آموزش کافی رسانههای علمی و روزنامهنگاران علمی هم در ورطه شبهعلم درغلتیدهاند. ترویج علم، یا در مفهوم وسیعتر آن «ارتباطات علم»، همین نقش آگاهسازی از دانش و مقابله با شبهعلم را به عهده دارد، چه روزنامهنگار علمی یک مروج علم باشد چه یک دانشگر. به این ترتیب، علم مدرن در درون خود سازوکار مقابله با شبهعلم، یا دستکم آگاهسازی جامعه از خط تمایز میان علم و شبهعلم، را ایجاد کرده است. این یکی از دستاوردهای مهم علم نوین در چند صد سال گذشته است.
اجتماع علمی میداند که اعتبار او در سلامت علم و روشهای او است که جامعه را ترغیب میکند مسئلههای خود را برای یافتن پاسخ یا راهحل به اجتماع علمی بسپارد و بابت آن هزینه بپردازد. این همان هزینههای آموزش عالی و نیز تحقیق و توسعه است که معمولا در کشورهای پیشرو بیش از ۲ درصد از درآمد ناخالص ملی است. به همین علت است که اجتماع علمی به شدت در مقابل شبهعلم حساس است و با آن مقابله میکند. تاثیر شبهعلم در جامعه مانند جنس تقلبی است که تولیدکننده را بیاعتبار میکند. همانگونه که تولیدکنندگان جنس تقلبی سعی میکنند تولید خود را به نام تجاری معتبری بفروشند، شبهدانشگران نیز سعی میکنند مطلب شبهعلم یا شبهدانش خود را به عنوان علم و دانش بفروشند و به دانشگران معروف استناد بکنند. حساسیت جامعه علمی هم از این تقلبفروشی برانگیخته میشود.
۳. ساختار نهادهای مذهبی: آیا شبه-مذهب هم داریم؟
نهاد مذهب ساختاری بسیار متفاوت با علم نوین دارد. اما میشود، برای رساندن پدیدهای که در این نوشته منظورم است، حوزههای علمیه را نمادی متناظر با دانشگاه و روحانیت را نمادی برای نوعی اجتماع علمی دانست. ما در ایران در بیان فعالیت هر دو نهاد از واژه علم استفاده میکنیم، گرچه این دو در ماهیت از هم متمایزاند و اختلاف دارند. روحانیون در این نهاد نقش دانشگران را دارند و مداحان نقش مروجان علم را.
در اسلام، به ویژه در شیعه، در طول تاریخ مردم بیواسطه با پرداخت واجبات دینی از جمله خمس و ذکات به مراجع، این نهاد را حفظ کردهاند. در عمل، به خاطر ماهیت اعتقادی مذهب، مردم انتظاری از مراجع نداشتند بلکه حضورشان کافی بود برای این که واجبات را پرداخت بکنند. پاسخ به هر سوال اعتقادی از طریق مراجع به خودی خود پذیرفته میشد. این برخلاف علم مدرن است که در آن پاسخ اجتماع علمی به سوالهای مردم یا جامعه باید کارا و به درد بخور باشد تا جامعه و دولتها از طرف آن به اجتماع علمی بودجه بدهند.
این ساختار اعتقادی در شیعه باعث شده تا نهادی به عنوان رسانه برای توجیه و گسترش علم دینی به وجود نیاید. به همین دلیل هنگامی که ما در جمهوری اسلامی سیاست و دیانت را یکی کردیم، مروجان مذهب، بگویید مداحان، نقش ترویج قرائت مطلوب سیاسی از مذهب را هم به عهده گرفتند. این نقش البته میتواند در مغایرت با درک حوزه از علم دینی یا گزارههای دینی باشد. این پدیده جدید است و در تاریخ شیعه کمتر تجربه شده است. این است که امروزه با پدیده جدیدی رو به رو هستیم: گسست مداحی از علم حوزوی، یا گسست ارتباطات علم دینی از خود علم حوزوی و پیدایش و شیوع شبهمذهب. پس مداحی برای خودش دینامیکی پیدا کرده که با سیاست و اقتصاد تنگ گره خورده و دیگر در کنترل علمای حوزه نیست. پدیده شبهمذهب در این چارچوب معنی پیدا میکند.
چند نمونه از تعداد بیشمار گزارههای شبه مذهبی را که مداحان پرشماری آن را ترویج میکنند در ادامه میآورم. علمای حوزه هنوز راهبردی برای مقابله با این پدیده شبهمذهب ارائه ندادهاند. باید در آینده نه چندان دور منتظر اثرهای اجتماعی این پدیده و نیز تاثیر آن بر اعتقا های مردم بود.
۴. چند نمونه از مثالهای شبهمذهب یا شبهعلم دینی:
خداحافظی پیامبر با خدا با لفظ یا علی و خداحافظی خدا از پیامبر با لفظ یا علی؛ خبرگزاری دانشجو، ۲۵ اسفند ۱۳۹۶.
تفاهمنامه وزارت کشور با حوزه علمیه برای کاهش بلایای طبیعی با معنویت، تابناک، ۲۹ آبان ۱۳۸۹٫
گزارههایی پیرامون آب اقیانوس ولایی و آب اقیانوس ضدولایی که در زمستان ۱۳۹۶ در شبکههای مجازی پخش شد.
نص صریح آیه ۱۲۰ سوره توبه می گوید راهپیمایی ۲۲ بهمن بالاترین عبادت است (آقای علم الهدی، ۲۰ بهمن ۹۶).
فرهنگ ساپورتپوشی زنان و دختران بیحجاب موجب شده تا در اقتصاد مشکل پیدا کنیم (آقای علم الهدی، ۱۷ مرداد ۹۳).
[صعود تیم فوتبال به جام جهانی] جشنش مال نظام است. از یک طرف خاص میآیند این پیروزی اسلام را مصادره کنند… بابا! اسلام پیروز شد. در مساله صعود به جام جهانی نظام پیروز شد. شما توی خیابانهای میآیید این پیروزی اسلام را مصادره میکنید (آقای علم الهدی،۱ تیر ۹۲).
زبان انگلیسی، زبان علم نیست؛ زبان جهل و کلک است. زبان سیاستبازی و به هم زدن علم است… هیچ مجمع علمی ترجمههای انگلیسی را به عنوان مرجع علمی قبول ندارد (آقای علم الهدی،۱۶ اردیبهشت ۹۵).
تکرار زلزله هنگام فوت یک عالم برجسته: در سال ۱۳۸۶ پس از فوت آیتالله فاضل لنکرانی زلزلهای نسبتاً قوی، قم را لرزاند که به سبب وقوع در عمق زیاد، خسارت چندانی نداشت. امروز آیتالله حائری شیرازی درگذشت و این دومین بار است که پس از فوت یک عالم برجسته، شهر قم شاهد وقوع زلزله است. (قمنیوز، ۲۹ آذر ۹۶)
————–
[۱] Sokal affair
[۲] ر.ک. کتاب معماری علم در وبگاه خودم: rmansouri.ir